۱۳۸۹ تیر ۲۶, شنبه

این ترانه باید عاشقانه باشد

این پوست و گوشت زنده فریبم میدهد

خیال روی پوست میدود و نبض گر میگیرد

انگشتی زنانگی مدفونی را نبش قبر میکند...

۱۳۸۹ تیر ۲۲, سه‌شنبه

من را به فکر انداختی آقای الف
از سلول های انفرادی میترسم
چیزی که بیشتر از آن میترسم رسیدن به سن توست
سنی که در آن آدم برای سوالاتش جواب ساخته و گوشش سنگین شده است
راستش را بگو مرد، آیا غرب واقعا به آنچه خواسته ی بشر است،رسیده ؟
من که باور نمیکنم...