تو
آن عمارت دور از دست.
و من
این مهمان ناخوانده،
تازه رسیده از راه.
می آیم،
چای می نوشم در دنج ایوان،
لم می دهم در کسالت بهارخواب،
و چشم میچرخانم به هر کنج غریب،
تا خو کنم به این عمارت؛
من
این مهمان ناخوانده...
مهسا کوشا- دی ماه 1389
آن عمارت دور از دست.
و من
این مهمان ناخوانده،
تازه رسیده از راه.
می آیم،
چای می نوشم در دنج ایوان،
لم می دهم در کسالت بهارخواب،
و چشم میچرخانم به هر کنج غریب،
تا خو کنم به این عمارت؛
من
این مهمان ناخوانده...
مهسا کوشا- دی ماه 1389
۱ نظر:
سلام مهسای عزیز
زیباو صمیمی بود، ممنون
ارسال یک نظر