۱۳۸۷ شهریور ۱, جمعه

به مناسبت مسابقه ی عکس دست دوم









اول از همه بگویم که که گذاشتن این عکس آخری به این خاطر است که بگویم کاشف این زندگی خالص شخص خودم بودم و چون پرچم نداشتم برای ثبت این اکتشافات ، گذاشتن این عکس را اینجا لازم دیدم!!؟(این اعتماد به نفسم،گاهی خودم رو هم متعجب می می کنه!!!)
دوم این که این تصاویر متعلق است به یک سفر دو روزه به میانرودان در استان مرکزی است،دو سه روزی که آنجا بودم به اندازه ی همه ی عمرم دشت و آسمان و راه بی پایان دیدم .
سوم اینکه عاشق این هستم که از آدم ها عکس بگیرم و آدم ها توی عکس هایم بچرخند اما چون عکاسی بلد نیستم تقریبا بی خیال ِ این خیال ِ خام شده ام .و مثل نقاشی که هنوز دستش راه نیفتاده در طرح پورتره و توی کشیدن خطوط چهره و دست و... به پردازش طبیعت بی جان اکتفا می کنم .
فکر کنم یک چهارمی هم برای گفتن داشتم......اینکه هنوز به فلسفه ی عکاسی دست پیدا نکرده ام ، غیر از لذت بی نظیری که در دیدن و ثبت کردن وجود دارد . ثبت کردن برای نشان دادن و به خاطر آوردن .
به شدت نیازمند راهنمایی قدیمی تر هام ، مخصوصا شهرام فرضی عزیز که عکس هاشو خیلی خیلی دوست دارم .

۸ نظر:

chista گفت...

به نظر من كه عكس هايت فوق العاده بود. هم زاويه هاي دوربين هم قاب تصاوير همگي خيلي زيبا بود. چرا بيشتر از عكس‌هاي زيبايي كه انداختي اينجا نمي‌گذاري و اصلا چرا خودت در اين مسابقه عكس دست دوم شركت نكردي... مطمئنم هيچ چيز از شركت كنندگان ديگر كم نداري.....

khakiasmani گفت...

پیام جان سلام
مرسی که اومدی
و ممنون از نظرت
میخوام شرکت کنم ، خود آقای نصیری پیشنهاد داد که از عکس ها یه داستان دربیارم که گمونم خیلی سخت بشه کار
اما دوست دارم عکس گرفتن رو
مرسی بابت دلگرمیت ؛)

مرسده گفت...
این نظر توسط نویسنده حذف شده است.
مرسده گفت...

سلام، عكسهايت را دوست داشتم. اما راجع به عكاسي از آدمها بهت بگم در مرحله اول بايد به آدمها با ديد يك فرم نگاه كني و اين فرمها را در تركيب بندي عكست جا بيانداري. بااين توصيف بهت پيشنهاد مي كنم كه بي خيال عكاسي از آدمها نشي!‌ اگر بخواهي در عكاسي حرفس بزني بايد خيلي زياد اتد بزني. از آدمها در موقعيت هاي مختلف. زياد به دكوراتيو بودن عكست فكر نكن. فقط عكاسي كن و تا ممكن است از فريم هاي تكراري و مشقهاي كليشه چه در عكاسي طبيعت چه طبيعت بي جان و چه ... دوري بفرما و زبان خودت را در عكاسي پيدا كن.

مرسده گفت...

راستي اون پيامي رو هم كه حذف كردم، تكراري بود. براي همين يكي را پاك كردم

ناشناس گفت...

مهسا جان جواب كامنت شما را در همان پست خودم نوشتم و دوباره ممنون همسايه. راستي آدرس پشت بام تو را هم بي اجازه خودت در وب لاگم گذاشتم!
اما براي عكاسي گفتي چيزي از يكي از استادانم به يادم آمد. ما در پيش او مشق فيگوراتيو مي كرديم و از عكاسي هيچ نمي دانستيم مگر چند كليشه. اما ما را مجبور مي كرد از هر چيزي عكس بگيريم و معتقد بود در مشق زياد ،‌تبحر بوجود مي آيد. ديدن كارهاي عكاسي ديگران هم راهنماي خوبي است. براي اين كار مي توانيم با هم بيشتر گپ برنيم.

chista گفت...

مهسا جان امروز در وبگردي هايم يكي دو جايي ديدم كه مسابقه و فراخوان داستان كوتاه بود. فكر كردم شما كه اهل نوشتن داستان هاي كوتاه قشنگ و خلاقانه هستيد شايد بد نباشد اينجا ها هم شركت كنيد البته شايد قبلا ديده باشيد به هر حال آدرس اش را مي نويسم.
http://www.cafedastan.net/
http://www.khabgard.com/

khakiasmani گفت...

سلام چیستا جان
مرسی بابت خبر...
روز خوبی رو برات آرزو می کنم
شاد و سرزنده باشی