۱۳۸۸ فروردین ۱۶, یکشنبه

چقدر سبز!!

ولی امسال باید عجیب سالی باشد
این همه سبز که می بینم فقط دلم می خواهد شعر بخوانم
خیلی خوب است که وقتی بر می گردی از شمال تهران لباس زمستانه اش را کنده باشد و بهاره اش را پوشیده باشد
چفدر دلم زود برای تهران و همهمه اش تنگ می شود که من ، تو ، همه ی ما را دست و دلباز توی دلش قایم می کند ، گم می کند...

۲ نظر:

مرسده گفت...

سلام عزیز من
امروز که دوباره رفته سر صندوق لباسهای زمستونه اش و دوباره زمستونی شده. برف توی 25 بهار هم حال و هوای خوبی داره ها.

مرسده گفت...

خانوم همسایه عزیز و دوست داشتنی
قبل تر ها از خونه شما همیشه بوی عرق بیدمشک می آمد اما نمی دونم حالا که فصل بهار نارنج هست و درختهای باغچه ات شکوفه کردند چرا در خونه رو قفل کردی و رفتی؟!
اگه این بار هم با مستندات ثابت کنی که تی دانشگاه هستی هیچ فایده ای نداره. خونه رسیدگی می خواد دختر جون!!!:)) همسایه وقتی چراغش خاموشه دل آدم می گیره به خصوص اگه ...